سرباز ولایت

زندگــی چیـــز دیگــری شـده اســـت//// تا به نامــــت رسیــــده ایــم حسیــن

سرباز ولایت

زندگــی چیـــز دیگــری شـده اســـت//// تا به نامــــت رسیــــده ایــم حسیــن

نکات مداحی

سلام

نکاتی رو حاج مهدی سلحشور در  چهارمین دوره اموزشی جامعه ایمانی مشعر گفتند که واقعا بنده که استفاده کردم

واقعیتش خواستم مطلب رو کوتاه کنم و جاهای مهم اون رو بنویسم دیدم که همه جاش مهم است و واقعا نتوانستم خلاصه نویسی کنم.


   

   در صورتی که دوست دارید مطلب رو مطالعه انید به ادامه مطلب برید.

 

 

متن سخنان حاج مهدی سلحشور در چهارمین دوره آموزشی جامعه ایمانی مشعر کرمان/ نکاتی جالب درباره مداحی

به عنوان یک جوان، وظیفه داریم اوامر ولی امر را نسب العین خودمان قرار دهیم. فکر نکنیم چون هیئت داریم، چون هیئتی هستیم، چون مداح هستیم، چون شاعرهستیم، از طیف جوانان جدا هستیم. اتفاقاً وظیفه ی ما دو چندان سنگین است، به خاطر اینکه یک بر چسب خاص و مقدس به ما خورده. این بر چسب و انتساب هم نباشد به عنوان یک جوان باید مطالبی که مقام معظم رهبری می فرمایند، را نسب العین خودمان قرار بدهیم.

 

قبل از هر فعالیتی برای مداحی من توصیه می کنم عزیزان زندگی خود را بر سه پایۀ: تهذیب، تحصیل، ورزش ترسیم کنند. آقا به ما فرمودند: که این کار را بکنید. هر سه ضلع مثلث، تذهیب، تحصیل،  ورزش؛ رابطه ی مستقیمی با مداحی و هیئت داری، دارد. برای این سه محور خوب برنامه ریزی کنید، با اساتید مشورت کنید، کتاب بخوانید، یک برنامه ی کوتاه مدت و میان مدت را برای خود ترسیم کنید. این یک ارتباط مستقیم با مداحی شما دارد. بعد از این سه ضلع این مثلث که احتیاج به برنامه ریزی هم دارد و هر کسی این برنامه ریزی را نداشته باشد علاوه بر اینکه امتصال هم نکرده، ضرر هم می کند.

خیلی از مشکلات و سؤالاتی که در ذهن شما مطرح میشود به خاطر این است که این زیر ساخت ها درست تبیین نشده است. از جای دیگری باید درست میشده که اینجا مشکل ایجاد نشود. جای دیگر این فنداسیون درست بسته نشده، خیلی شل بسته شده است، اصلاً تناسبی با زلزله های 10 ریشتری ندارد، یک دو ریشتری هم که بیاید طرف میریزد.

چند نکته در رابطه با مداحی: اولاً اینکه یک مربع برای خودتان درست کنید و خود را دائماً در این مربع قرار دهید، از این مربع خارج نشوید. این چهار ضلع را همیشه در ذهن داشته باشید و همیشه در امتداد یکی از خطوط این چهار ضلع در حال حرکت باشید ولو پنچاه سال است که مداح هستید خیلی فرق نمی کند. اولین ضلع این مربع این است که شما از اساتید، خوب تقلید کنید. خوب تقلید کردن خیلی جای بحث دارد. یکی از ویژگی های خوب تقلید کردن این است که حتماً در یک تایم زمانی محدود باشد، یعنی اگر قرار شد شما دائما در این پله و در این مرحله بمانید قطعاً ضرر می کنید. یک تایم زمانی سه ساله، چهار ساله، پنج ساله، بستگی به استعدادها و توانایی ها دارد؛ نهایتاً شش سال می شود تقلید کرد. اگر بیش از این خواستید در این مرحله توقف کنید قطعاً ضرر می کنید. یکی دیگر از ویژگی های آن این است که حتماً سنخیت با مقلد خود داشته باشید. اگه این سنخیت نباشد نه تنها رشد نمی کنید بعضاً در بعضی از محورها ضررهم می کنید. صدایی که هیچ سنخیتی با مقلد خود نداشته باشد قطعاً همیشه در حال لطمه خوردن و ضربه دیدن است حتماً باید این رنگ صدا یکسان باشد، همخوانی داشته باشد، و الا یقیناً ضرر می کند.

ضلع اول:

دقت،تقلید، گیرایی درست. در ضلعش هم یک چاشنی نوآوری را اضافه کنیم. وقتی شما از یک استاد تقلید می کنید باید نوآوری های خود را هم به آن اضافه کنید. شما باید کم، کم با یک شیب ملایم درعرض سه سال، چهارسال، پنج سال، یک شخصیت جدید خوانندگی بسازید. والا اگر قرار شد متوقف بمانید و نوآوری نداشته باشید تا آخرش هم خیلی خیلی به شما لطف کنند، به شما می گویند آقای الف سایه ی آقای ب است. اگر موفق باشید تازه می شوید سایه ی آقای ب. و دیدید بعضاً ما در این مرحله بعضی از اساتید بودند که الان هستند که در یک تایم زمانی آنقدر شبیه مقلد خودشون می خوانند که خانم خودشون متوجه نمی شد که این شوهر خودش یا فلان استاد است که دارد می خواند اما الان که شما شخصیت خوانندگی  ایشان را نگاه می کنید کاملاً متمایزاست . به خاطر این است که با یک شیب ملایم است، توانایی ها و استعدادهای خودش را به آن شخصیت قبلی تزریق کرده است اگر این اتفاق نیفتاد قطعاً ضرر می کند. این ضلع اول و دوم که عرض کردم که در ضلع اول تقلید، در ضلع دوم نوآوری را به آن اضافه می کنیم. که این را باید تفکیک کنید در ضلع دوم نوآوری را با یک شیب ملایم به یافته های خود اضافه کنید.

در ضلع سوم حتماً باید اجرای صحیح داشته باشید. کسی که خوانندگی و مداحی او  منحصر می شود به یک دهه ی محرم یقین بداند که به جایی نمی رسد. قطعاً اجرای ثابت می خواهد. قطعاً شما باید هر هفته حداقل یک جلسه ی ثابت داشته باشید. وگرنه آن توفیقات لازم را کسب نخواهید کرد. و آن رشد کامل را نخواهید کرد. این یک ضلع مربع است و حتماً باید اجرای صحیح داشته باشید. سعی کنید آن ضلع اول و دوم را در ذهن داشته باشید؛ از مقلد مناسب خوب تقلید کنید. نوآوری داشته باشید.

ضلع سوم اجرای صحیح آن چیزهایی است که یاد گرفته اید. و ضلع چهارم، خود را همیشه در معرض تقلید ودر معرض نقد قرار دهید.

شاید یک استاد بعد از مدتی به ضلع اول و دوم نیازی نداشته باشد اما قطعاً به ضلع سوم و چهارمش نیاز دارد. هیچ وقت بی نیاز از این دو ضلع نمی شود. لذا می بینید یک استاد بعد از سی سال خواندن خودش را در معرض نقد قرار می دهد. یک منبر رفته می گوید به نظر شما چطور بود؟ یک نکته به او می گویی می گوید: استفاده کردم. دوستانی که دنبال خواندن اساسی هستند این چهار ضلع مربع  را برای خودشان در زندگی و مداحی خود ترسیم کنند.

در چند رشته باید تقلید کرد. وقتی کسی که از آن تقلید می کنید و مقلد شماست جامع است  ولی بعضی مواقع جامع نیست و شما باید از دو نفر یا سه نفر تقلید کنید. چند سر فصل در تقلید است که شما باید توجه کنید.

اول اینکه: حتما استاد، مرثیه خوان خوبی باشد. مرثیه خوان درجه یک باشد. اصلاً خود این یک رشته، سر فصل، هنر است، چه بسیار افرادی که  که خوب می خوانند ولی هیچ سر رشته ای نسبت به مرثیه خوانی ندارند. هیچ توانایی ندارند. اصلاَ بلد نیست بخواند. اصلاً در بعضی از شهرها که مرثیه خوانی کلاً مغفول واقع شده است. مستمع می آید در جلسه از همان اول می گویند: «السلام علیک یا ابا عبدالله» سینه می زند. تمام که می شود بی مقدمه می گویند: «بسمک العظیم العظم» مردم می روند.

نکته ی دوم: مناجات خوانی. حتما مناجات خوان خوبی باشید. اساتیدی هستند که مرثیه خوان خوبی هستند ولی هیچ سر رشته ای در مناجات خوانی ندارند. لازم شد تجزیه کنید و دو نفر را به عنوان مقلد قرار دهید.

نکته ی سوم شعر خوانی، هنر شعر خوانی یعنی چه؟ بعضی شعر خوان نیستند و اصلاً هنر ندارند. قطعاً شما باید به دنبال کسانی بگردید که این هنر را به نحو احسن داشته باشند.

نکته ی چهارم نوحه خوانی است. حتماً نوحه خوان خوبی باشید.

وقتی کسی را مقلد خود قرار می دهید فکر نکنید تمام خطوط زندگی شما را هم او باید ترسیم کند. این طور نیست که اخلاق هم باید از او بگیرید، حرکات و سکنات هم باید از او بگیرید. اما این طرف اصلاً شأنیت این قصه را ندارد. فقط خوب می خواند، استاد هستند اما اصلاً توانایی ندارد آن نیاز اخلاقی و معنوی شما را بر طرف کند. لذا شاید نیاز باشد استاد اخلاق شما کس دیگری باشد. اگر در یک نفر جمع نشد، شما باید ولو شده از دو نفر، از سه نفر این نیاز های خود را برطرف کنید. این نکته ی بسیار مهمی است. کسی که خیلی خوب می خواند و از هنر خواندنش استفاده می کنید ولی اخلاق خوبی ندارد نباید ازاخلاقش استفاده کنید. استاد خوبی است، ولی صورتش را از ته می زند؛ این هنوز حکم شرعی خودش را نمی داند یا می داند و اجرا نمی کند، این نمی تواند در همه ی زمینه ها  برای شما مقلد خوبی باشد. نگاه شما باید کاملاً جامع باشد. یک پکیجی که خیلی خوب باید مهره ها را کنار هم بچینید تا بتوانید نتیجه بگیرید. والا تک بعدی می شود. نیاز به استاد اخلاق را من تاکید مضاعف می کنم، به صورت خاص و ویژه نظر داشته باشید، خیلی از مشکلاتی که ما بعد از چند سال با آن برخورد می کنیم و دست و پنجه نرم می کنیم و توانایی رفعش را نداریم به خاطر این است که استاد اخلاق نداشته ایم. یا داشتیم و حرف گوش کن نبودیم، یا شاگرد خوبی نبوده ایم و الا ابتدای کار که این خمیر قابلیت شکل گیری دارد می توانید خود را  در معرض نسیم الهی قرار بدهید، پذیرش دارید. در آن ابتدای کار وقتی خود را درمسیر نسیم قرار نمی دهید، خود را آماده نمی کنید ؛ بعداً طوفان شروع می شود. اولش مثل من یک الف بچه و یک خواننده ی مبتدی هستید می گویید چرا این طور پول می گیرند. خودتان که یک کم می روید بالاتر چک را که می بینید پایتان می لرزد، یک جا که می روید به شما هیچ چیز نمی دهند پایتان می لرزد، صبر کنید، حالا نوبت شما هم می رسد، اگر از اول فنداسیون را محکم نبسته باشید می لرزید و نمی توانید جلو بروید. لذا من روی این موضوع تأکید ویژه می کنم، بقیه اگر نبود مهم نیست، نهایتاً برای مادر و پدرمان روضه بخوانیم، اصلاً مهم نیست، حالا شما خوب روضه بخوانید، خوب مداحی بکنید، معروف بشوید، شهرت پیدا کنید، جمعیت پنجاه هزار نفری اصلاً مهم نیست، برای هیچ کدام از این اعتبارات امام حسین (علیه السلام)  یک قرانی به شما نمی دهد . همین کافی است. مادر و پدر و زن و بچه، پنج نفری روضه بخوانید. اخلاص باشد، عمل باشد، برا همین شما را به عرش می برند. صریح  می گویم تا خیال شما راحت شود. اصلاً امام حسین (علیه السلام ) نمی گوید چون خوشکل خواند من به آن یک نمری 20می دهم. چون جمعیت این یکی 50 نفر بود، آن یکی 100 نفر بود، آن یکی 1000نفر، آن را نمره ی 100 می دهم، آن 70 می دهم، آن را 20، اصلاً از این خبرا نیست. اعتبارات بین ماه ها است، یک ریال هم نمی ارزد.

لذا این حرف هایی را که من زدم اگه به جایی نرسیدی همه ی این ها را ببوس بگذار کنار، اما در راه تهذیب نفس، در راه اخلاص،  در راه بندگی خدا قدم بگذارید و جلو بروید،  از همان اول یک فنداسیون خوب ببندید. یکی از اساتید می گفتند: من و حاج منصور ارضی، حاج حسین سازگارو حاج سعید حدادیان و یکی دو نفر دیگه هم بودند در حرم امام رضا خودمان را کشتیم که شب مبعث مردم گریه کنند. هیچ کس گریه نکرد امام رضا (علیه السلام) پاشونو کرده بودند توی یک کفش که روی ما را کم کنند، من نخواهم هیچ چیز نیستید، یک پیر مردی از راه رسید به ایشان می گفتند حاج احمد دیوانه، آدم عجیب غریبی بود، از راه رسید، حاج منصور گفت حاج آقا یه دو بیتی بخوان گفت همین جور که آمد بدون اینکه بیاید و بنشیند رو به حرم امام رضا ایستاد و شروع کرد یه دو بیتی خواند.

جلسه ترکید دیگه نمی شود جمعش کنیم، این امام رضا (علیه السلام) می خواست بگویند که تا من نخواهم هیچ چیز نیستید. یک پیر مرد می آید که نه صدای خوبی دارد، نه سبکی دارد، فقط یک دل پاک دارد، یک اخلاص دارد، همین را ارباب از او می خرد، هیچ چیز دیگری از او نمی خواهد، دو بیت شعر می خواند، او را به عرش می برد. حضرت آیت الله بهجت رضوان الله تعالی فرجه فرمودند: یک دانه از این خواندن های شما، (از این سنخ که عرض کردم) قبول بشود شما را به عرش می برد.

 

چند نکته در مورد شعر خوب و مجلس داری خوب مد نظر قرار بدهید. اگر یک نفر بیاید و شروع کند به خواندن  من همه ی موضوعات را در خواندن شش، هفت دقیقه ای ایشان دقت می کنم و به همان میزان به او نمره می دهم. در ذهن خودم به او نمره می دهم. هر چه این را رعایت کنید خود را به یک خواند کامل و بی عیب و نقص نزدیک کرده اید.  اینهایی را که عرض کردم  فن خواندن است،  90 درصد می شود آن مطلبی که  تا حالا عرض می کردم. این هم می شود 10درصد کار. اگر کسی بیاید این جا شش دقیقه ای بخواند اولین چیزی را که به آن توجه می کنم شعر خوب است.

حضرت آقا فرمودند: که دو، سه تا ویژگی منحصر به فرد وخوب که مداحی دارد شعر خوب، هنر مداحی و آهنگ است.

کسی که مداحی می کند، من اول به شعر او توجه می کنم، ببینم آیا شعر او خوب است یا نه. هم از لحاظ ساختار، هم از لحاظ محتوا. خیلی از شعر ها از لحاظ ساختار خیلی خوب است ولی محتوای آن صفر است. از لحاظ محتوا خیلی خوب است ولی از لحاظ ساختار خیلی پایین است. آن شعری را که را که خود شما گفته اید. خیلی هم با اخلاص گفته اید، فکر می کنید مضامین خوبی هم دارد. ولی ساختار خوبی ندارد. شعری را که در آن وزن را رعایت نکرده اید حق ندارید بخوانید. برای خود شما خوب است ولی  در جلسه حق ندارید بخوانید. حتی حضرت آقا فرمودند: شما حق ندارید شعر متوسط بخوانید چه برسد به ضعیف. شعر باید در اوج باشد. پس باید در شعر، محتوا، فرم و ساختار را لحاظ کرد. حتماً باید مد نظر گرفت.

نکته ی بعد صدای خوب است. به صدای خوب و درست خواندن نمره می دهیم. خیلی از ما صدایمان لطمه می خورد به لحاظ این است که درست نمی خوانیم. درست خواندن خیلی مهم است. چطور بخوانید که به حنجره شما فشار نیاید، چطور بخوانید که این تارهای صوتی شما لطمه و ضربه  نبیند، چطور پرورش دهید، چطور تقویت کنید، چطور به تارهای صوتی خود استراحت دهید، درست خواندن خیلی مهم است. علت اینکه صدای شما زود می گیرد این است که خوب نمی خوانید. بر مبنای خواصی نمی خوانید، یک جایی از حنجره دارند فشار می آورند که این حنجره زود از بین می رود.  اینجا قشنگ معلوم است این صدا درست نمی خواند . اینجا باید یک گوشه از ردیف ها و دستگاه ها را بدانید که طبق آن روی اصول و مبنا بخوانید. صدایی خوب است که زیر و بم واوج و فرود و طنین داشته باشد و خیلی از این ها قابل رشد و ارتقاء است. تحریر حنجره و گام های صدا قابل رشد هستند. اما باید خود را در یک مسیر درست رشد قرار بدهید و الا روز به روز لطمه می بینید. شاید لازم باشد شما از اول زیر نظر یک استاد صدا سازی کار کنید. کسانی که در نوجوانی صدای خوبی داشتند ولی وقتی وارد ایام بلوغ شدند ناپرهیزی کردند، استاد هم نداشتند، از حنجره خوب کار نکشیدند، صدا خراب شده است.

چهارم : آهنگ خوب و مناسب است. این یکی از هنر های خواندن است که حضرت آقا فرمودند، آهنگ خوب و مناسب چه در غزل، قصیده، مثنوی و نوحه است. یک زمانی نوحه با یک ضربه آهنگ خاص، با یک دم خاص، بوده است. هیچ مشتقاتی هم نداشته است. اما الان این نوحه هفت، هشت، ده رقم شده است. طبق نظر اساتید همه ی این مشتقات را ما نوحه می گوییم. به شرط اینکه یک دمی از مستمع داشته باشد، یعنی یک پاسخی از مستمع باشد. همه ی این ها را می شود جزء نوحه در نظر بیاورید، چه زمینه، چه نوحه، چه واحد کند و چه واحد تند، چه شور، چه سرود، همه چیز را می توانیم در قالب نوحه بیاوریم. به شرط اینکه جواب دادن مستمع در آن باشد.

آهنگ خوب و مناسب چه در ریتم جلسه که شما شروع می کنید ولادت است، شهادت است، آهنگ همه ی این ها با هم فرق می کند. صبح می خواهید بخوانید، شب می خواهید بخوانید، با هم فرق می کند. تمام این مشتقاتی که دارد. آهنگ مناسب تر خواندن چه در غزل، قصیده و مثنوی که در جلسه می خواهید بخوانید و چه در نوحه و همه ی مشتقات آن.

حضرت آقا فرمودند و تأکید هم کردند که شأن شما مداحان فراتر از این است که بخواهید آهنگ را از خارج بگیرید. از کسانی دیگر هستند که بگیرید. شما آهنگ بسازید که بقیه بیایند از شما بگیرند. خودتان آهنگ را تولید کنید. شأن یک ذاکر امام حسین خیلی بالاتر از این حرف ها است لذا بقیه نمی توانند استفاده کنند.

این ضعف و ناتوانی است و یک ناشکری و بی ادبی است. اعتقاد ما این است که هر چیزی که در مجلس امام حسین خواستید خرج کنید باید بهترین باشید.

پنجم: استفاده از نگاه و اشارات در خواندن است.

همان چیزی که ما به آن می گوییم هنر خواندن. بعضی مواقع خواندن ما با یک روشن دل هیچ فرقی نمی کند، با یک کسی که دو دستان او را بستند ویا قطع کردند هیچ فرقی نمی کند. بدن هیچ گونه نگاه و اشاره ای ، حرکتی هیچ، هیچ، هیچ مثل میخ می ایستیم و می خوانیم. مثل کسی که نه چشم و نه دست دارد. اما بعضی از آدما مثل حاج آقا «انسانی» با یک نگاهش روضه می خواند. با یک اشاره ی دست با شما حرف می زند. خوب این یک محور مهم ارزیابی است. کسی که می آید اینجا ومی ایستد و حس و حالی را تزریق نمی کند و از این هنر استفاده نمی کند قطعاً ضعف بزرگی در خواندن دارد.

ششم: تطبیق لحن محتوااست.

تطبق لحن محتوا دقیقاً در قرآن است. شما مطابق با معانی و مفاهیم می خوانید. این یک هنر خواندن است. بنده ی مبتدی اینجا یک شعر می خوانم اصلاً حس و حالی به آن شعر نمی دهم. ولی حسی که یک استاد وارد می کند خیلی فرق دارد. این تطبیق لحن و محتوا است. اصطلاحاً می گویند باید به کلمات روح بدهیم، کلمات مرده را باید زنده کنیم. با لحن مناسب باید جان بگیرد.

هفتم: مستند خوانی است.

شعر، مطلب و روایتی که می گویید باید مستند باشد. حضرت آقا فرمودند: تا نکته ای را ندیدید حق ندارید بخوانید. باید ببینید بعد بخوانید. صرف این که فلان آقا خواند، من هم دارم می خوانم این دلیل نمی شود. حق نداری بخوانی. سواد ندارید، منابع ندارید، وقت ندارید، همه چیز دارید. خوب بروید ببینید، چون مشکلاتی این وسط به وجود می آید. آقا چیزی که من دارم اینجا می گویم در آن دخل و تصرف کردم. یک جاهایی زبان حال چیزی هایی که باید اضافه می کردم اضافه کردم اون صرف مطلب نیست که اضافه کردم. شما این را از من می گیرید، شما هم کمی دخل و تصرف می کنید، دسته سوم یک چیز دیگر در می آید. وقتی شما نمی دانید عین مطلب چیست دخل و تصرف می کنید. و این دخل و تصرف بی قاعده به جایی می رسد که اصلاً این مقتل شبیه هیچ مقتلی نیست. و قرن 21 یک مقتلی به وجود می آید که اصلاً هیچ شباهتی به قرون قبلی ندارد. این هم مهم است که باید به آن توجه کرد. باید بروید بخوانید، لهوف را بخوانید، لهوف سید بن طاوس رحمه الله علیه را دقیق بخوانید، بروید مقتل الحسین را دقیق بخوانید، خلاصه برداری کنید. فیش برداری کنید، دقیقاً مطالب را ثبت و ضبط کنید. بروید ارشاد مرحوم مفید را ببینید، منتهی الآمال آقا شیخ عباس راحتماً ببینید، بروید کتاب ها را ببینید و بخوانید .حتی المقدور یک سری از ابیات را حفظ کنید. حفظ کردن شعر تومنی یازده هزار فرق می کند. که شعر را حفظ باشید یا از رو بخوانید. دفتری داشته باشید که قابلیت اضافه کردن کاغذ را داشته باشد به تناسب موضوعات و اهمیت وکاربردی که دارد و نیازی که به آن دارید شعر حفظ کنید.

امام حسین (علیه السلام) میشود 15،20 تا غزل ، امام سجاد (علیه السلام) میشود 7،8 ،10 تا غزل ، و ... هم غزل مدح و هم غزل مرثیه در موضوعات مختلف حفظ کنید. دفتری داشته باشید به عنوان دفتر حفظ، دفتر محفوظات داشته باشید که بعد از 40 سال نگویید من 30 هزار بیت شعر حفظ بودم ولی الان 3هزارتا هم یادم نیست. اگر دفتر محفوظات داشت، به این روز نمی افتاد. اگر خواستید دفتر داشته باشید بهتر است اول محفوظات خود را بنویسید. بعد شعر هایی که به نظرتان قشنگ است را بنویسید. بعد شروع کنید به مرور زمان از این دفتر حفظ کردن نه از دفتر دیگر. شعری را حفظ کنید که ارزش حفظ کردن داشته باشد و اگر شعری را که انتخاب کردید به یک استاد هم نشان دهید که خیلی خوب است. حفظ شعر خیلی ارزش دارد.

 

دو نکته ی دیگر که دارای اهمیت بسیار است و از برجسته ترین هنرهای خوانندگی است، این است که شما شعری را که می خواهید بخوانید جایی که نیاز دارد بتوانیم مضمون سازی خوبی بکنیم. مضمون سازی به اندازه باشد. در بعضی از شهر ها آنقدر گیرایی بالا است که اگر شما حرف بزنید خراب می کنید. رسا ترین زبان، زبان شعر است. شما چه میخواهید بگویید که هم شأن و هم منزلت آنها باشد، مگر اینکه روایت یا آیه ی قرآن مؤیدی بیاورید که هم سنگ  آن باشد ولی جایی لازم است که مضمون سازی کنید. مستمع گیرایش کم است. یه جا شعر اغراق دارد که باید برطرف بشود. این ها را قطعاً باید مد نظر بگیرید. خود مضمون سازی هنر است. مضمون سازی باید اندازه و به موقع باشد.

یک جاهایی حتماً باید هنر ترسیم و تجسم داشته باشید.  شما بتوانید واقعه را خوب ترسیم کنید. آنقدر با یک مثال یا صحنه سازی قشنگ، یک خاطره ی قشنگ صحنه را مجسم می کند یک اشاره می کند به روضه شما تا آخرش می روید.

در بحث ارزیابی که خدمت شماعرض شد این است که ظاهر شما خیلی مورد نقد واقع می شود. کسی که می آید اینجا می خواهد بخواند ظاهرش خیلی مورد نقد قرار می گیرد. ظاهر شما باید هم شأن ذاکری امام حسین (علیه السلام) باشد. همیشه یاد آور باشد که شما یک ذاکر و مبلغ دین هستید.

بحث صدا سازی که باید علمی جلو بروید مثل تغذیه، عوامل گرفتگی، تربیت صدا، رشد صدا همه ی این ها مباحث مهم و علمی که این ها را باید زیر نظر استاد یاد بگیرید.

 

 

سوال: در بحث حفظ شعر از چه شعارهایی استفاده کنیم؟

جواب: شاعر ذوقی است. چون شاعر یک زبانی دارد که شاید مورد پسند شما قرار نگیرد. این زبان شعر را خود شما باید انتخاب کنید. باید ببینید بین شعر اساتید کدام زبان را می پسندید آن را دنبال کنید.

 

سوال:  حفظ شعر را توضیح بدهید؟

جواب: اول که عرض کردم آن دفاتر را حتماً تنظیم کنید. در حفظ ،همه ی حواستان را سعی کنید به کار بگیرید. شعر را بنویسید و بعد با آهنگ بخوانید و ضبط کنید و موقعی که می خواهید شهر را حفظ کنید هندزفری را بگذارید در گوش خود، حس شنوایی را بکار بگیرید در حین گوش دادن با چشمانتان هم ، شعر را نگاه کنید،

نکته ی بعد، همراه این گوش دادن بخوانید و حفظ کنید و البته شعری که دوست دارید را باید حفظ کنید چون شعری را که دوست ندارید فایده ندارد حفظ کنید.

 

سوال: چه راهی برای از بین بردن استرس در مداحی وجود دارد؟

جواب: استرس داخل جلسه باعث گرفتگی صدا می شود. باید بر استرس فائق و مسلط شوید و از خود دور کنید. در یک جلسه حتماً باید سعی کنید استرس خود را کم کنید. قبل جلسه برویم و مکانی که دعوت شدیم برای سخنرانی را ببینم و چند دقیقه آنجا بنشینیم و یک خورده قدم بزنیم واطلاعات از جلسه بگیریم و همچنین قبل از اجرای مراسم بیایم و بشنیم نه اینکه طوری بیایم که برویم پای تریبون بنشینم این خیلی مؤثر است. همچنین وقتی در جلسه استرس داشتیم زمان را به نفع خودمان مصادره کنیم. با گرفتن چند صلوات تا مردم صلوات می فرستند، کمی آب بخوریم، چهار تا نفس عمیق بکشیم. باز اگر درست نشود چیزی را بگویید که همه ی مردم بلد هستند مثل دعای فرج. اولش را بخوانیم بقیه را بگذاریم مستمع بخواند. بعد شروع کنیم یک خورده صحبت کنیم تا این استرس از بین برود.

سوال: چطوری متوجه شویم که با مقلد خود سنخیت داریم؟

جواب: شما وقتی در یک نوع سازه شروع می کنید به خواندن دوستان شما می گویند خیلی شبیه فلانی می خوانی یا خودت متوجه می شوی که ته صدای آن مداح را داری و می توانی آن تحریرها را با تمرین کردن به  صدای خود تحمیل کنید. حتماً اگر صدای آن یک کم بم باشد صدای شما هم باید یک کمی بم داشته باشد. در تقلید شما حتماً باید در قالب ها تقلید کنید نه در مواد. یعنی چه؟ شما اگر می خواهید از کسی تقلید کنید و او را مقلد خود قرار دهید با یک نگاه کلان، به موضوعات قبلی که گفته شد حتماً دقت کنید. ببینید قالب خواندن این که او را با دیگران متمایز کرده چیست. باید در قالب تقلید کرد نه در مواد هر کس در مواد تقلید کند یعنی اینکه توانایی ندارد .

سوال: کتاب هایی که در مورد صدا سازی هست کافی است یا حتماً باید زیر نظر استاد باشیم؟

جواب: حتماً باید زیر نظر استاد باشید. مخصوصاً صدا سازی. مثلاً در مورد  سوت زنی، می گویم شما که بلدید من چطوری سوت بزنم؟ میگوید دستت را این طور بگذار تا خلاء ایجاد بشود تا بشود سوت بزنی ولی نمی شود.  بقیه را باید چیکار کنی این استاد است که یه خورده بالا پایین می کند تا بشود. صدا سازی بدون کمک استاد نمی شود.

 


نظرات 1 + ارسال نظر
yasin چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 18:17

با این که مداح نیستم اما نکات گرنبهایی بود

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.